ابزار وبمستر

دلقکی به اسم هنر

۱۵ شهریور ۱۴۰۳
۱۲:۳۶:۴۴
دلقکی به اسم هنر

اوکی شخصیتمو ساختم مک هم گفت اوکیه. راستش هیچی از فضای این بازی نمیدونم و با سرچ کردن هم به جایی نرسیدم، و روم هم نمیشه بپرسم چون از همون موقع که مک رو بار اول دیدم همش میگفت چقدر اسپل جمر دوست داره. الان واقعا زشته بپرسم این چیزی که همش راجبش میگفتی چیه دقیقا. یه کشتی فضاییه اینو میدونم... ولی ما باید باهاش چیکار کنیم رو نمیفهمم. تو دیسکورد که جوین شدم پرز هم بود. فکرکنم یکی دیگه هم بود چون مک گفت چهارتا بازیکن میخوایم و یکی هنوز پیدا نکرده. یعنی جز من و پرز یکی دیگه هم هست. چک نکردم ببینم کی تو سروره ولی هرکی هست نمیشناسمش. البته همینم خوبه که دو نفر رو میشناسم. ادمای خوبی به تورم خوردن وقتی کمپین قبلی کنسل شد ناراحت بودم گفتم نکنه کسی مثل اینا پیدا نشه... ولی لابد منم ادم افتضاحی نبودم که مک دعوتم کرد برای این بازی و پرز هم قبول کرد. بازم عالیه. حس میکنم.

وضعیتم به جز بازی از بقیه اوضاع خرابه. روانی و جسمی. ولی نمیخوام به خودم فکرکنم در این لحظه. دنیا پر از ادماییه که به خودشون فکرمیکنن. الان پیش خرگوشم نشستم. یکم گرمه ولی کولر نزدم چون میترسم اون سردش بشه. همینا. ماد ساپورت بالدورزگیت قراره برای کنسول بیاد که خیلی خوشحالم. قرار بود اول این ماه پچ 7 بیاد که تاخیر خورد. تازه احتمالا پچ 7 برای کنسول دیرتر از کامپیوتر میاد. من احتمال زیاد اینجا نیستم. بازم عیب نداره. بعد ترم که برگشتم با ماد میتونم بازی کنم.

هنوز اثرات اوردوز چند روز پیش از بین نرفته.

سعی کردم یه فیلم ببینم ولی افتضاح بود.



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

بیست و هشت

۱۵ شهریور ۱۴۰۳
۱۲:۳۶:۴۳
دلقکی به اسم هنر

حس میکنم دارم دیوونه میشم. نمیخوام بگم چیز جدیدیه ولی انگار هر دفعه از دفعه قبلی بیشتره. دیروز حالم خیلی خراب بود. یچیزی میگم یچیزی میشنوید. چند برابر حدی که باید قرص خوردم که بخوابم (یا ایشالا بمیرم) که هیچکدوم اتفاق نیفتاد. نه البته میدونستم نمیمیرم. و الان نمیدونم چی واقعیه و چی نیست. امروز فقط منتظر بودم قرصا اثر کنه. یکم روبلاکس بازی کردم. چیز دیگه ای یادم نمیاد. ممکنه کارهای دیگه هم کرده باشم. نمیدونم ساعت چند بود که بیدار شدم. شاید دو یا سه. دیدم رفیق امریکاییم پیام داده که داره برای بازی گروه جمع میکنه و از منم دعوت کرد. گفتم دستت درد نکنه. شاید بازی باعث بشه بخوام کمتر شر خودمو از زمین کم کنم. نمیدونم. بعدش یا شاید هم قبلش قالب اینجا رو نوشتم. و همین. چیزهایی که تو ذهنمه متعفن و تهوع آوره و من توی این منجلاب تنهام.



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

دلقکی به اسم هنر

۱۵ شهریور ۱۴۰۳
۱۲:۳۶:۱۰
دلقکی به اسم هنر


موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: دلقکی به اسم هنر،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]
دلقکی به اسم هنر
نام و نام خانوادگی :
ایمیل:
عنوان پیغام:
پیغام :
تمامی حقوق این وب سایت متعلق به دلقکی به اسم هنر است. || طراح قالب avazak.ir